سالها بعد، وقتی که در برابر جوخه اعدام ایستاده بود، سرهنگ آئورلیانو بوئندیا به یاد بعدازظهر دوری افتاد که پدرش او را برای کشف یخ با خود برد. دهکده ماکوندو آن روزها چنان جوان بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند و برای نامیدنشان باید با انگشت اشاره میکردی. جهان آنقدر تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند و برای نامیدنشان باید با انگشت اشاره میکردی.