توضیحات
خوشههای خشم (به انگلیسی: The Grapes of Wrath) رمانی از نویسندهٔ آمریکایی، جان استاینبک است.
این رمان در محکومیت بیعدالتی و روایت سفر طولانی یک خانوادهٔ تنگدست آمریکایی است که به امید زندگی بهتر، از ایالت اوکلاهما به کالیفرنیا مهاجرت میکنند؛ اما اوضاع آنگونه که آنها پیشبینی میکنند پیش نمیرود. اتفاقات این رمان در دههٔ ۱۹۳۰ میلادی و در سالهای پس از بحران اقتصادی بزرگ آمریکا روی میدهد. کتاب خوشههای خشم به قدری عمیق است که انتقال اثراتی که بر جای میگذارد معمولاً غیرممکن است. داستان مهاجرت امروزی، از خیل کوچ آمریکا است چرا که جمعیت زیادی از کشاورزان مستاصل که زمینی ندارند به زمینهای حاصلخیز کالیفرنیا دل بستهاند. در اینجا خشم وجود دارد، اما شور و شوق عمیقی از مردی وجود دارد که با ذهن و قلب خود از دانستههای خود از مردم صحبت میکند؛ بنابراین خواننده کتاب خوشههای خشم احساس میکند که آنها باید فکر، احساس و صحبت و زندگی کنند. یک تصویر مبهم و لحظه ای از تاریخ است که در حال به وجود آمدن میباشد. یک کتاب معمولی نیست. بلکه کتابی است برای افرادی که دارای وجدان اجتماعی بیدارهستند یا برای افرادی که خواهان رویارویی با بخشی از زندگی آمریکایی هستند که متمایز شده و باید متمایز شود.
استاینبک این رمان را در سال ۱۹۳۹ منتشر کرد. وی برای نگارش این رمان برندهٔ جایزهٔ پولیتزر شد. این رمان هماکنون جزو چهل اثر کلاسیک سدهٔ بیستم بهشمار میآید. مجلهٔ تایم نیز این رمان را در فهرست صد رمان برتر انگلیسیزبان از سال ۱۹۲۳ تا سال ۲۰۰۵ جای دادهاست.
جان فورد در سال ۱۹۴۰ فیلمی با همین نام با هنرپیشگی هنری فوندا براساس داستان این کتاب ساختهاست.
فیلمنامه اقتباسی از این رمان را نانالی جانسون نوشته که در مجموعه ای با عنوان «بهترین فیلمنامههای قرن بیستم» با ویرایش جان گاسنر و دادلی نیکولز در ۱۹۴۳ منتشر شدهاست.
seeenjim (خریدار محصول) –
زیبا، مثل موشها و آدمها . از نزدیکی مهاجرت یک خانوادۀ آمریکایی، گوشهای از تاریخ جایی حوالی رکود بزرگ، در میان پیامدهای لسه فر.
چاپ و کاغذ و جلد و صفحهآرایی کتاب هم بسیار دلچسب بود، ولی مثل بقیه کتابهایی که اخیراً از امیرکبیر خریدهام پر از ایرادات حروفچینی بود که به نظر میرسید برخیاش از ویراستاریهای انتحاری ناشی شده؛ مثلاً:
– بسیاری از واژگانی که با «میـ» میآغازند با یک نیمفاصله ویراسته شدهاند و ترکیبات عجیبی پدید آوردهاند، مثل: «میخ»، «میز»، «میومیو»، «میدان» و …
– تعدادی واژۀ پرتکرار مختوم به «ـهای» مثل «گوشهای، چشمهای، ساقهای و …» در کتاب بهصورت ترکیبات غلطاندازی مثل «گوشهای، چشمهای، ساقهای و …» درآمدهاند که نمیدانم چطوری در سراسر کتاب تمامی کلمات این مدلی را یکدست اشتباه حروفچینی کردهاید که در بسیاری از جملات اشتباهآفرین شدهاند و خواننده باید برگردد جمله را بازخوانی کند تا متوجه شود اشتباه از حروفچین بوده.
– واژگان برخی جملات در میانۀ کتاب و انتهای کتاب (مثلاً ص۷۰۱ یک نمونه) مزین به دشهای پیدرپیِ تصادفی شدهاند (دش = “-“) که ظاهر این است که خطاست و از کتاب اصلی نبوده.
– در برخی جملات بهنظر میرسه فعل جا افتاده یا پاک شده (البته ابتدا فکر کردم مدل صحبت شخصیتهاست ولی دیدم چندجا تکرار شده که از اینجا احتمال دادم شاید خطا هنگام حروفچینی رخ داده باشد) مثلا صفحات ۳۸۷ و ۴۹۹ را دوباره بازبینی کنید ببینید از متن اصلی چیزی جا نیفتاده باشد.
– برخی ایرادات دیگر املایی یا برخی ایرادات مربوط به جابهجایی استایل پارگرافهای قول و متن هم بود که از آن میگذرم.
امید که در چاپهای بعدی اصلاح شود.